آرشاآرشا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه سن داره

آرشا پادشاه زندگی ما

سال نو مبارک

    مثل ماهی زنده         مثل سبزه زیبا           مثل سمنو شیرین        مثل سنبل خوشبو   مثل سیب خوش رنگ                   و مثل سکه با ارزش باشید   سال نو مبارک   تحویل سال نو 1391 - ساعت ۸ و ۴۴ دقیقه و ٢٧ ثانیه صبح سه شنبه   سلام امروز(یکشنبه) ٦ فروردین و ٦ روز از سال نو گذشته عید امسال به نظر من به خوبی شروع شد سال خوب کنار آرشا گلم با بابایی هر سه تای...
6 فروردين 1391

گل من دوست دارم

  خیلی دلتنگم گلم خیلی...........     مـــاه مـن غــصه نـخور زنـدگي جــذر و ‌مـد داره دنــــيامـون يـــه عـــــالمه، آدم خــوب و بـد داره مــاه مــن غــصه نـخور مــــثل مــــاها فـــــراوونه خيلي کم پيدا مي‌شه کسـي رو حرفش بمونه مــاه مـن غــصه نـخور، گــــريه پــــــــناه آدماس تـــر و تــــازه مـوندن گـل،‌ مال اشک شـبنماس مــاه مـن غـصه نخور، زندگي خوب داره‌و زشت خـــدا رو چه ديدي شايد فردامون باشه بهشت مـــاه مـن غـصه نـخور، پــنجره‌مون بــازه هــنوز بـــاغـچه‌مون غــرق گـلاي عــاشق نــازه هــنوز ماه من غـصه نخور،باز داره فصل سيب مي‌شه مي&z...
15 اسفند 1390

وای که چه روزی بود

از کی بگم از چی بگم ؟؟؟؟؟وای نگو و نپرس.... از تل خاله فرشته ؟ از فرش مامان جون؟؟؟ یا از لباسای بابا جون ؟؟؟ وای خدای من الان ٢هفته است مامان جونو خاله فرشته رفتند تهران بابا جون برگشتو الان ١ هفته است ما  رفتیم پیش باباجون از اول گفتم خدا به خیر بگذره... دیروز یه لحظه حواسم نبود دیدم وای لاک خاله فرشته رو از رو میز توالتش بر داشتی و کوبوندیش رو سنگای حال زمین وای .......خدای من چه روزی ٢ ساعت تمام گریه می کردم و پاکشون می کردم  حالا لاک به کنار شیشه استونو کوبوندی رو زمین و اونم شکوندی خدای من ......نگم بهتره بی خیال حالا گنده کاریه آقا کم نبود مامانه آقا هم که من باشم امروز نوبتم بود خدای ...
19 بهمن 1390

راه رفتن آرشا

سلام به همگی من اومدم با کلی خبر از گلم سلام مامانی امروز ١١ بهمن و گلم دیگه دیگه کلی مرد شده   اول از همه بگم مردم دیگه راه می ره ( ١ سال و ١ ماهگی)٢ هفته پیش رفتیم تهران البته خودم با شما بابایی طبق معمول کار داشت شنبه رفتیم و بابایی آخر هفته اومد دنبالمون تهران که بودیم دیگه راه اوفتادی اولش همش دوست داشتی مستقیم بری و پله ها رو مستقیم می رفتی و میافتادی ولی الان دیگه می شینی و میای پایین میگم آرشا سوت بزن  پستونک تو بیرون میآری و دستتو می بری تو دهنتو فوت میکنی  گلم بلدی دیگه فوت کنی تولدت هر کاری می کردیم فوت نمیکردی و امیر محمد به جات فوت میکرد   میگم آرشا سلام سرتو تکون می دی پایین و دستتو می ...
11 بهمن 1390

عشقم تولدت مبارک

  امشب چه ناز دانه گلی در چمن رسید، گویی بساط عیش مداوم به من رسید   نور ستاره ای در شب تولدش، انگار که فرشته ای از ازل رسید   1 سالگی عشق من آرشا جونم تولدت مبارک مامان جون                    پسر گل من 1 سالش شده سال 89 روز دوشنبه ساعت 11:8 ظهر بود که صدای گریه آرشا دراومد با صدای گریش من آرامش پیدا کردم که آرشا وارد این دنیا شد پرسیدم حال آرشا خوب گفتن الان نشونت میدیمش چند دقیقه بعد آرشا رو دیدمو نگاه به ساعت کردم و خدارو شکر که گلم خوف خوف خوفه    سه...
6 دی 1390

امروز من کلی گریه کردم

وای خدای من، من امروز قاطی کردم .آرشا امروز کلی دسته گل آب داد ١فنجون چینی ١ در قندون . ١بشقاب شکوند البته من خودم میدونم مقصر خودم هستم که در کابینتارو با یه چیز محکم نمیکنم .خلاصه این بلا پسر ما با کلی دسته گل که از صبح زود بیدار شدو آب داد آخرش ساعت ١٢ خوابید مامان جون امروز حالش خوب نبود بابایی مونده خونه آرشارو نگه داشته وای که این شیطون مثل پیشوها خودشو همش لوس می کنه . شیطنت پشت شیطنت من موندم این همه انرژی از کجا می آد؟؟؟؟ تا بهش می گی بیرون از آشپزخونه تازه می خنده و می ره دوباره سراغ کابینتا تا فریاد من در می آد گریش می گیره .     ...
20 آذر 1390

آرشا جونم شب اول محرم 89 بدنیا اومد

                         دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود               دلها همه آماده ی پرواز شود با بوی محرم الحرام تو حسین                        ایام عزا و غصه آغاز شود                            &...
10 آذر 1390

بدون عنوان

آرشا جونم 3 دندونه شده دندون سوم آرشا نیش زده مبارک مامان مبارک  الان من سر کارم امروز شنبه است 5 شنبه عروسی عمه جون بودو به خوبی خوشی تموم شد امروز رفتم مهد پرستارت دیگه نمیتونه بیاد منم  کلافه کلافه ام اصلا حالم خوب نیست ناراحتتم نمی دونم چه کار کنم گل خوشگل خودمو چه کار کنم؟حسابی دمقم .... مامان خیلی دوستت داره و نگرانت ولی نمیدونم چه کار کنم مامان       ...
23 مهر 1390

11 ماهگی آرشا گلم

                                                        سلام گلم کلی خبر جدید دارم خیلی سرم شلوغه گلم عروسی عمه هستو منم سرم شلوغ اول بگم گل من ٢ روز رفته تو ١١ ماه دیگه مرد شدی ١١ ماهگیت مبارک گل من میگم آرشا میگه ب(بعله)هر جای خونه باشی من صدات می کنم و شما جواب می دی ب  دیگه راحت اسم منو مامان جونو صدا می کنی ماما به حسن جونو باباجون می گی ب...
17 مهر 1390

بدون عنوان

همه خاطره های مردم چین از روز دوازدهم مه 2008 (23 اردیبهشت 87) تیره است اما آنان دیگر نمی خواهند وحشت خود در آن زمان را مرور کنند. زلزله زدگان فقط می خواهند لحظه های جاودان را به یاد بیاورند.نام های قهرمانان بی نشان ، معمولی هستند اما یادشان تا ابد در تاریخ چین باقی خواهند ماند. زندگی آنها در گذشته عادی بود اما پس از فاجعه سی چوان خیلی ها تبدیل به قهرمان شدند. شاید این دیگر برای خودشان روشن نباشد که چه کاری انجام دادند، اما حماسه هایی که آفریدند همگی مردم چین را تحت تاثیر خود قرار داده است.   وقتی گروه نجات ، زن جوان را زیر آوار پیدا کرد او مرده بود اما کمک رسانان زیر نور چراغ قوه ، چیز عجیبی دیدند. زن با حالتی عجیب ...
21 شهريور 1390